loading...
مجله اینترنتی سان تو فان
shadmehr بازدید : 160 شنبه 25 بهمن 1393 نظرات (0)
یکی از فامیلا میگفت: از خواب پاشدم ديدم بيمارستانم داد زدم بچم بچم چي شد؟؟؟ بچمو ميخوام ببينم . . . . . . . بعد یه پرستار اومد بالا سرم گفت زر نزن اپاندیستو عمل كردي پاشو برو خونتون! :| بعدشم احمق تو پسری . . . :)))
omid بازدید : 667 چهارشنبه 22 بهمن 1393 نظرات (0)


فکر می‌کنید شهوت انگیز بودن تنها راهی است که می‌توانید جذاب بنظر برسید؟ لازم نیست بدنبال راهنماهای بی موردی باشید که چطور جذاب بنظر برسید، در عوض روی برخی از عادات روزمره‌تان تمرکز کنید، عاداتی که فوق‌العاده شما را جذاب و زیبا خواهد کرد.


پس بیایید باهم ببینیم چه چیزهایی می‌تواند یک زن را جذاب کند، در حدی که هر مردی آرزویش را داشته باشد!

omid بازدید : 463 سه شنبه 21 بهمن 1393 نظرات (0)

آهای آقا پســـــــــری که وقتی نمیتونی دختـــــری رو بدستش بیاری

بهش میگی آبجـــــیم شو...

آره داداش با توام این رسمش نیست اون دختر با هزار امید آبجـیت میشه

آبجــیت میشه تا حرفایی رو که به داداش واقعیش نمیتونه بزنه به تو بزنه

آبجـــــیت میشه تا درد و دلای خودشو به تــــو بگه

آبجــیت میشه تا وقتی نمیتونه با کسی حرف بزنه وقتی بغض تو گلوشه

و نمیتونه داد بزنه بیاد و تو آرومــــش کنی

اگه قبول میکنی که داداشــش باشی باید مثه آبجــــی خودت مراقبش باشی

نـــــزاری آزاری از کسی ببینه

اینا نصیحــت نیس حرفایه دلمــه تو این چن وقتــه که اومدم نــــــت

اینقدر ازیـــن چیزا دیدم که دیگه...

omid بازدید : 431 سه شنبه 21 بهمن 1393 نظرات (0)

معده بخشی از دستگاه گوارش است که در قسمت بالایی شکم واقع شده و از بالا به مری و از پایین به روده کوچک منتهی شده است.

به گزارش سان تو فان و به نقل از ایسنا، ورود غذا به معده باعث ایجاد حرکات موجی در عضلات دیواره معده می‌شود که در نهایت نتیجه این عملکرد، هضم مواد غذایی وارد شده و دفع مواد زاید از بدن است.

به گفته کارشناسان مرکز بهداشت استان مرکزی، سرطان معده یکی از سرطان‌های شایع در کشور ماست که اگر زود تشخیص داده شود، به طور کامل قابل درمان است، اما در صورتی که دیر تشخیص داده شود، ممکن است اعضای دیگر بدن را نیز درگیر کند.

omid بازدید : 272 یکشنبه 19 بهمن 1393 نظرات (0)
روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.

شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟

مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفته‌ی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است. درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار می‌خواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم می‌گوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد. اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانی‌اش بی‌نظیر است. دخترم را نصیحت می‌کنم که فریب نخورد و کمی عاقلانه‌تر تصمیم بگیرد اما او اصلا به حرف من گوش نمی‌دهد. من هم به ناچار به ازدواج آن دو با هم رضایت دادم.
شیوانا از دختر پرسید: چقدر مطمئن هستی که او عاشق توست؟…

omid بازدید : 250 شنبه 18 بهمن 1393 نظرات (0)

صبحت به خیر آفتابم!…دیشب نخوابیدی انگار

 این شانه ها گرم و خیسند…تا صبح باریدی انگار

 دنیای تو یک نفر بود…دنیای من خالی از تو…

 من در هوای تو و…تو جز من نمی دیدی انگار

 هربار یک بغض کهنه، روی سرت خالی ام کرد

 تو مهربان بودی آنقدر…طوری که نشنیدی انگار

 گفتم که حالِ بدم را فردا به رویم نیاور

 با خنده گفتی: تو خوبی…یعنی که فهمیدی انگار

 تا زود خوابم بگیرد…آرام…آرام…آرام…

 از “عشق” گفتی…دلم ریخت…اما تو ترسیدی انگار

 گفتی: رها کن خودت را…پیشم که هستی خودت باش

omid بازدید : 432 پنجشنبه 16 بهمن 1393 نظرات (0)

یک پارچ ، یک لیوان و یک استکان همراه با ۱۰ (ده) عدد مهره داریم. می خواهیم این مهره ها 

را به نحوی در این سه ظرف قرار دهیم که تعداد مهره ها در هر کدام از آنها

یک عدد فرد باشد. چگونه این کار ممکن است؟


جواب معما رو در ادامه مطلب میتونید ببینید

omid بازدید : 291 پنجشنبه 16 بهمن 1393 نظرات (0)

کرفس کوهی گیاهی بومی از خانواده چتریان است که به صورت وحشی در ایران رشد می کند که اندام هوایی این گیاه در طب سنتی برای درمان فشارخون، زخم و التهاب استفاده می شود.

از سالیان دراز کرفس کوهی به علت اثرات ضد درد، ضد التهاب، آرام‌بخش و ضد سرفه مورد استفاده بوده است. همچنین این گیاه دارای اثرات ضد ویروس، ضد دیابت، ضد سرطان بوده و آن را به عنوان عامل پیشگیری کننده از زخم معده مطرح می‌کنند.

omid بازدید : 308 پنجشنبه 16 بهمن 1393 نظرات (0)
روزی دانشمندی به شهر ملانصرالدین وارد می‌شود و می‌خواهد با دانشمند آن شهرگفتگویی داشته باشد. مردم، چون کسی را نداشتند، او را نزد ملانصرالدین می‌برند. آندو روبروی هم می‌نشینند و مردم هم گرد آنها حلقه می‌زنند. آن دانشمند دایره‌ای روی زمین می‌کشد. ملانصرالدین با خطی آن را دو نیم می‌کند. دانشمند تخم مرغی از جیب درمی‌آورد و کنار دایره می‌گذارد. ملانصرالدین هم پیازی را در کنار آن قرار می‌دهد. دانشمند پنجه دستش را باز می‌کند و به سوی ملانصرالدین حواله می‌دهد...

تعداد صفحات : 20

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2134
  • کل نظرات : 353
  • افراد آنلاین : 77
  • تعداد اعضا : 119
  • آی پی امروز : 352
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 2,206
  • باردید دیروز : 45
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 3,699
  • بازدید ماه : 3,699
  • بازدید سال : 181,212
  • بازدید کلی : 3,036,989