loading...
مجله اینترنتی سان تو فان
omid بازدید : 169 سه شنبه 18 فروردین 1394 نظرات (0)

بانی فیلم  - مجتبی احمدی

 

در روزهایی که مهدی فخیم زاده حال و احوال خیلی خوبی از پخش سریالش ندارد و ممیزی‌های تلویزیون و ناجا بابت سریال «فوق سری» حسابی او را دل آزرده کرده، کارگردان سریال‌های «ساختمان 85»، «بی‌ سدا فریاد کن»، «حس سوم»، «هم نفس»، «خواب و بیدار»، «ولایت عشق»، «تنهاترین سردار» و... مهمان یک فنجان چای بانی فیلم شد تا در خصوص تغییر و تحولات مجموعه‌اش، بازی در دو نقش ناصر پاپتی، علی نصرالهی، کارگردان این مجموعه، تروکاژهای کامپیوتری سریال، چند و چون انتخاب بازیگران و... صحبت کند. کارگردان فیلم‌های سینمایی «میراث من جنون»، «تشریفات»، «مسافران مهتاب»، «بهار در پائیز»، «خواستگاری»، «همسر» و... که جزو معدود کارگردان‌هایی است که سینما را در ژانرهای مختلف تجربه کرده است با مجموعه «خواب و بیدار» تعریف جدیدی را در این گونه از سریال سازی به نمایش در آورد. بخش نخست گفت و گوی او با ما در حالی پیش روی‌تان است که قسمت پایانی مجموعه «فوق سری» دیشب روی آنتن نرفت.

 

 

 

 اواسط تعطیلات نوروز بود که یکباره یادداشت و اعتراض شما از نحوه پخش سریال در حال پخش‌تان در صفحه شخصی‌تان (فیس بوک) قرار گرفت و برای اولین بار توسط سایت بانی فیلم منتشر شد، اگر موافق باشید گفت و گو را با همین مسئله آغاز کنیم، امیدوارم ناراحتی‌تان برطرف شده باشد...

- (می‌خندد) برطرف که نمی‌شود... این بار از دو وجه به ما لطمه وارد شد. یکی از سوی خود شبکه اول و دیگری از سوی ناجی هنر و معاونت اجتماعی...

 

از پخش شبکه اول شروع کنیم؟

ـ من تا به حال هشت سریال ساخته‌ام، از «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» گرفته تا «خواب و بیدار» و «ساختمان 85» و «هم نفس» و... هرگز با چنین وضعی مواجه نبودم. هرگز چنین اوضاعی را در پخش سازمان ندیده بودم. ما هر قسمتی را می‌فرستادیم با دو ـ سه صفحه پیامک شامل حذفیات یا تغییر بر می‌گردد. آقا اینها حذف بشود یا اینها تغییر کند.

 

و این تغییرات و حذفیات شامل چه تغییراتی بود؟

ـ چیزهای عجیب و غریب! من یک حرفه‌ای هستم و از سال 58 در جمهوری اسلامی کار می‌کنم، همیشه هم مشغول سریال سازی و فیلمسازی بوده ام. قاعدتاً با خطوط قرمز و چهارچوب‌ها آشنا هستم. هیچ‌گاه برای من چنین اتفاقی نمی افتاد. حداکثر تمام دوران سریال «خواب و بیدار» یک مورد کلمه‌ای بود که حذف شد. من هیچ‌گاه به سراغ کلماتی که احتمال حذف آنها را بدهم نمی‌روم. بعضی وقت‌ها هم مثل سریال «هم نفس» کار بدون هیچ تغییری روی آنتن می‌رفت. امّا این بار ایرادهایی  گرفتند که تو اصلاً نمی‌فهمیدی علتش چیست!

 

مثال می‌زنید؟

ـ مثلا «پدرت را در می‌آورم» حذف شود. «ناکس» عوض شود. «خفه شو» را حذف کن. یعنی چیزهایی را حذف می‌کردند که طعم و عطر و رنگ و لعاب کار را از بین می‌برد.

 

در واقع به رنگ و لعاب شخصیت‌ها هم لطمه وارد می‌شود.

ـ هم شخصیت‌ها و هم کلیت کار، ما هر روز نوروز درگیر این تغییرات بودیم و هیچ کس هم جوابگو نبود. شاید به این دلیل که آقای سرافراز تازه آمده‌اند و مسوولان پخش از سلیقه ایشان مطلع نیستند پس خودشان را خلاص می‌کنند.

 

بدون ریسک؟

ـ بله می‌گویند یک بار «نه» می‌گوییم 9 ماه به دل نمی‌کشیم! بگذار عوض کنیم نکند که آقای سرافراز از جملات «پدرت را در می‌آورم» یا «پدر سوخته» خوششان نیاید. ما هیچ قسمتی نداشتیم که تغییرات و حذفیات نداشته باشد. اگر شما امروز صدا را ببندی و فقط تصویر را ببینی متوجه خواهی شد که خیلی از جملات تغییر کرده، چون اصلاً جملات با ادای حروف سینک نیست! همین قسمت پنجشنبه شب که الان تکرار شد را من دیدم یک جمله بود که مهندس به سرهنگ نادر می‌گوید، این را چرا با خودت آوردی؟ـ خب چکارش می‌کردم؟ـ می‌گذاشتی در خانه بماند! ـ چه کسی بهش غذا بدهد؟ـ سلطانی را می‌گفتی برود یه لقمه نان بندازد جلویش! ناصر اینجا می‌گفت: مگر با سگ طرف است؟این جمله را برداشتند تغییر دادند و گذاشتند: ـ سلطانی می‌رفت هر روز یه ظرف غذا می‌گذاشت جلوش! ـ مگر می‌خواهی به گدا غذا بدهی؟! گدا چیه! ظرف غذا چیه! این یک حالت تحقیر می‌دهد! اصلاً این دوستان متوجه ماجرا نبودند! اصلاً بحث سلیقه خاص نبود. یک زمان ما در سینما ممیزی سلیقه داریم، یک زمان ممیزی اصلاح داریم ولی الان بحث اصلاح و سلیقه نیست، ما اینجا با ممیزی وحشت طرف هستیم، با ممیزی ترس، ترس از اینکه مورد بازخواست نفر بالادستی قرار نگیریم! میزمان دچار تغییر واقع نشود!

 

 شما برای مذاکره و اعتراض  به تلویزیون مراجعه کردید؟

ـ به چه کسی مراجعه می‌کردیم!؟

 

شبکه، معاون سیما یا...

ـ آقای پور محمدی که کربلا مشرف شده بودند. آقای سیفی آزاد هم بود که می‌آمد، کار را می‌دید، صحبت می‌‌کردیم، یک جمله را درست می‌کردیم باز پنج حذف و تغییر داشتیم. عملاً پخش به حرف کسی گوش نمی‌دهد. تنها کسی که می‌تواند به پخش دستور بدهد خود آقای سرافراز بود که ما دستمان به ایشان نمی‌رسید! از سوی دیگر دست ما به آقای پورمحمدی هم نمی‌رسید! آن هم در این تعطیلات و... یادم می‌آید زمانیکه آقای فرجی بودند، اوضاع فرق می‌‌کرد.

 

 سریال بی‌ سدا فریاد کن...

ـ بله یادم هست روز اول که پخش یک لیست هفت هشت موردی فرستاده بود رفتیم پیش آقای فرجی، لیست را دید گفت این را نمی‌خواد، این عوض نشود، این تغییر نکند، اینم نمی‌خواهد فقط این مورد آخر را درست کن که نگویند فرجی همه را وتو کرد.

 

در واقع ماجرا را فرجی مدیریت می‌کرد؟

ـ بله چون به کلیت کار مسلط بود. الان آقای احسانی تازه آمده اند و به این کارها کاری ندارند در نتیجه پخش شبکه خودش یکه تاز ماجراست. آن فردی را هم که گذاشتند من نمی‌شناسم. هر روز یک لیست می‌فرستادند و تهیه کننده هم چون با سازمان کار می‌کند مجبور به پذیرش است پس به ما فشار می‌آورد. ما یک مقدار حذفیات داشتیم، یک مقدار تعویض داشتیم و یک مقدار هم تغییر، جالب این است که پلان را تغییر می‌دادند. جالب‌تر اینکه می‌گفتند کادر را ببندید تا فلان اکسسوار از کادر خارج شود! مثلاً تخته نرد از کادر خارج شود.

 

«سکانس چادر» در قسمت چهاردهم...

ـ بله دقیقا... جالب است که دیجیتال یاد گرفتند و می‌گویند درمونتاژ حذفیات صورت بگیرد یا از کادر خارج شود. این واقعاً مصیبتی بی‌سابقه برای ما بود. هرگز در دوران آقای لاریجانی، آقای ضرغامی و... ما همچین چیزی ندیده بودیم.

 

موارد حذف شده یا اصلاحیات در فیلمنامه ابتدایی که به تایید تلویزیون رسیده وجود داشته است یا اینکه بازنویسی و تغییرات سر صحنه خودتان بوده است؟

ـ هم ناجی هنر و هم شبکه از همان ابتدا یعنی در حد طرح در جریان بودند تا فیلمنامه و تولید، مرحله به مرحله سناریو به دستشان می‌رسیده و در جریان بودند. البته که سر صحنه در هر سناریویی تغییراتی رخ می‌دهد. دوستان بازخوان در خواندن سناریو کلیت کار را مدنظر قرار می‌دهند ولی الان مثل گوشت تکه تکه شده وارد جزییات می‌شوند و جزء جزء سریال را مورد بررسی قرار می‌دهند و تمام عطر و رنگ و بوی کار را می‌گیرند.

 

و ناجی هنر...

ـ آن زمان که سردار کارگر معاون اجتماعی ناجا بودند و آقای دکتر منتظر المهدی رییس ناجی هنر بودند چند بار به من پیشنهاد کار دادند. «ماتادور» را خواندم کار نکردم، «آمین» را این اواخر دادند خواندم و گفتم کار من نیست. در نهایت طرح خودم را مطرح کردم و گفتند خوب است، همین را کار کنید. برای ما خودشان ناظر گذاشتند. سرهنگ قاسمی یک آدم کاربلد است که همین الان برای سریال شبکه پنج هم کارشناس انتظامی است. به یکباره گفتند تمام سکانس‌های مربوط به پلیس «نوپو» در صحنه‌های کارخانه سیمان حذف شود. اصلاً «نوپو» نباید در این صحنه باشد چون ماموریت این پلیس با این سکانس‌ها مطابقت ندارد. گفتم به من چه ربطی دارد؟! مگر من اصلاً می‌توانم پلیس «نوپو» بیاورم! اصلاً من نمی‌خواستم پلیس «نوپو» را، چون اینها اصلاً از کسی دستور نمی‌گیرند فقط از فرمانده خودشان دستور می‌گیرند. اصلاً برای ما هم سخت است کار با این دوستان چون مدیریت، هماهنگی و کنترل آنها سخت است. من آن صحنه را با چه بدبختی گرفتم، هلی شات آورده بودم، یک نصفه روز سکانس‌ها را از بالا گرفتم، شات‌های جذاب و زیبا و از بالا، آقای روزبهانی (جلوه‌های ویژه) برای انفجارها آمده بودند و در نهایت تمام سکانس‌ها را در آوردند. خب به این سکانس‌ها لطمه خورد...

 

سرهنگ قاسمی به عنوان مشاور و کارشناس انتظامی پروژه دفاع نکردند؟

ـ من خودم به آقای قاسمی زنگ زدم و گفتم جناب سرهنگ چیه این بحث حذف پلیس نوپو؟! گفت من خبر ندارم اجازه بده تماس بگیرم بپرسم، به شما بگویم! امّا دیگر با من هیچ تماسی نگرفتند و دیگر هم از ایشان خبری نشد! در نتیجه ما ماندیم و تهیه کننده و حذف و اصلاح یکسری سکانس، آن صحنه را درست کردیم دیگر مدام می‌فرستادند، حذف و اضافه! در سکانس پنجشنبه شب اگر دیده باشید یک جا مهندس می‌گوید نصرالهی با «مرس» خبر داده که فلان... ناصر پاپتی می‌گوید باید بروید جنازه سرهنگ را تحویل بگیرید! سرهنگ نادری عصبانی می‌شود و می‌زند توی دهن ناصر، ناصر می‌گوید جناب سرهنگ ازت شکایت می‌کنم. نادری می‌گوید تا آخر سفر دیگر حق نداری حرف بزنی، اگر یک کلام حرف بزنی ماشین را نگه می‌دارم و... . کل این سکانس حذف شده و فقط مانده ماشین را نگه می‌دارم! خب تماشاگر متوجه نمی‌شود و می‌گوید چرا باید ماشین را نگه دارد!!

 

این تغییر و برش را خود تلویزیون و پخش انجام می‌دهد یا تیم تدوین سریال؟!

ـ این طور که تهیه کننده می‌گوید این تغییرات را خودشان انجام می‌دهد. چون من گفتم شما دست نزنید، ایشان هم می‌گوید ما دست نزدیم، حالا این کار تهیه کننده است یا خیر من نمی‌دانم!! من اصلاً در جریان تغییر دیالوگ مشایخی نیستم! (یه تیکه نان بنداز جلویش) خب این دیالوگ تغییر کرده و در استودیو حتماً ضبط شده است. به من گفتند و من گفتم نمی‌شود!

 

یعنی خارج از مدیریت و اطلاع شما بازیگر را دعوت کردند تا اصلاح دیالوگ داشته باشند؟

ـ بله، حتما بازیگر آمده و دیالوگ را گفته... تهیه کننده گفت ناجی هنر گفته تا تغییرات انجام نشود مابقی پول‌تان را نمی‌دهیم! ما از این تغییرات زیاد داشتیم. مثل خانه دکتر! دکتر می‌گوید برایم مشتری آوردی! ـ مدل داری یا من سلیقه‌ای عمل کنم! ـ من می‌گفتم این می‌خواهد شبیه رییس جمهور بشود! ـ دکتر می‌گفت رئیس جمهور کی است؟ رئیس جمهور تاریخ مصرف دارد، تازه این به قیافه‌اش نمی‌خورد... کلمه «رییس جمهور» را در آورده بودند در نتیجه همه جملات بی‌معنی شده بود و...

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2134
  • کل نظرات : 353
  • افراد آنلاین : 87
  • تعداد اعضا : 119
  • آی پی امروز : 318
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 1,299
  • باردید دیروز : 45
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 2,792
  • بازدید ماه : 2,792
  • بازدید سال : 180,305
  • بازدید کلی : 3,036,082